زهراي من اي گوهر يكدانه من

اي  چلچراغ شام تار خانه من

رفتي وپشتم شد دوتا

گشتم به داغت مبتلا

زهرا كجايي

پر مي كشي از آشيانم مخفيانه

داري به تن از غربتت صدها نشانه

تنها طرفدار علي

اي مونس ويار علي

زهرا كجايي

در سينه  ام دارم غمت تا روز محشر

شرمنده ام از روي بابايت پيمبر

رفتي به رخساري كبود

گناه تو مگر چه بود

زهرا كجايي