مناجات

نغمه ای سوزی گدازی ده به من چشم جوشانی وآهی ده به من
خانه ات گم کرده و سر گشته ام با وفا زانجا نشانی ده به من
چشمه چشمم زعصیان خشک شد بازهم چشمی بهاری ده به من
بین خوبان روزگاری داشتم بازهم آنجا تو جایی ده به من
من اسیر نفس هرجایی شدم تو خود امید رهایی ده به من
گشته ام مانوس با بازیچه ها مهر وعشقی جاودانی ده به من
یاد باد آن نغمه های نیمه شب سوزو اشکی آنچنانی ده به من
باغ طبعم چون بیابانی شده شوق و ذوقی آسمانی ده به من
سروده شده در مهر ماه ۱۳۸۳
+ نوشته شده در شنبه هشتم مهر ۱۳۸۵ ساعت 8:47 توسط مجيد رجبي
|

این وبلاگ شامل سروده های این حقیر در نعت ومنقبت حضرات معصومین میباشد